هیون، یک دانش آموز دبیرستانی که خانواده اش را در یک حادثه وحشتناک از دست داده است، مجبور می شود خانه خود را ترک کند و مجبور است با واقعیت جدیدی روبرو شود که در آن هیولاها سعی در نابودی همه بشریت دارند. حالا او باید با تمام وجود تلاش کند نسل بشر را از نابودی نجات دهد.
شاه جینپ-یه-اون پسری نداشت تا تاج و تختش را به او واگذار کند. بنابراین بزرگترین دخترش، شاهزاده دوک-من را جانشین قرار داد. ماجرا درباره زندگی شاهزاده دوک-من پیش میرود که بعدا به ملکه سه اون دوک، اولین ملکه ی سیلا مشهور میشود.
داستان این مجموعهٔ تلویزیونی زندگینامهٔ ژنرال گیبک را شامل میشود که یکی از ژنرالهای باتدبیر تاریخ کره و باکجه که گویند آوازه اش تا امپراتوری روم هم رفته بود با بازی لی سئو جین است، که رهبری آخرین نبرد باکجه و شیلا به نام نبرد هوانگسانبئول را بر عهده داشت.
داستان روایتگر خلبانی است که پسر یک کارخانه دار بزرگ است و با پاراگلایدر پرواز میکند.یک روز درحین پرواز با باد ناموافق روبرو میشود و به سمت کره شمالی میرود و در آن کشور فرود میاید.دختری که عضو ارتش کره شمالی است او را نجات میدهد و سعی میگکند تا اورا پنهان کند .در همین حال آنها به هم علاقمند میشوند...
بائک هی سونگ پدر مهربان و سخت کوشیست که با تلاش فراوان سعی میکند که هم در خانه و هم در محل کار، تمام نیروی خود را برای تلاش بیشتر خرج کند، همسر او، چا جی وون کاراگاه تیزهوش و موفقیست که متوجه میشود پشت چهره فریبنده و خوبی های همسرش، گذشته وحشتناکیست که از همه پنهان میکند، پس سعی میکند راز این گذشته را کشف کند و...
این داستان درباره دو جهان و دو دنیای موازی بایکدیگر است . یکی از جهان ها متعلق به دنیای مدرن امروزیست و جهان دیگر متعلق به گذشته و دوران امپراطوری کره است که توسط پادشاه ، لی گون (Lee Min-Ho) اداره میشود . تا اینکه شیطان در دنیای آدم ها رها میشود و دری را به سمت جهان موازی باز میکند. دری که میتوان از طریق آن به جهان قدیمی و جهان امروزی رفت و آمد کرد . شیطان به پادشاه لی گان ، پیشنهاد زندگی بهتر در دنیای موازی مدرن را میدهد اما برخلاف پیشنهاد شیطان، لی گان سعی میکند دری که به سمت جهان موازی باز شده را ببندد. به همین خاطر به دنیای مدرن میرود و با بازرس کره جنوبی جانگ تائه یول (Kim Go-Eun) آشنا میشود و آن دو سعی میکنند به کمک یکدیگر ، دری که شیطان باز کرده است را ببندند …
این سریال، داستان یک جراح مغز و اعصاب به نام لی کانگ را روایت می کند که قبلاً رویای تبدیل شدن به یک آشپز حرفه ای را در سر می پرورانده است، اما دست سرنوشت او را در مسیر دیگری قرار داده و...
سریال ماجرای واقعی یک زن که اولین و احتمالاً تنها زنی است که نامش در تاریخ بهعنوان پزشک خصوصی پادشاه ثبت شدهاست. ماجرا در زمان سلسله چوسان میگذرد زمانی که جامعه مشخصاً سیستم طبقاتی دارد و سنتهای مردسالارانه بر آن حکمفرماست. این دوره از تاریخ هر چند از نظر اقتصادی در وضعیت مساعدی به سر میبرد اما به دلیل درگیریهای داخلی بر سر قدرت میان خانواده سلطنتی و دولت از ثبات سیاسی برخوردار نیست. در میانه این کشمکش و هرج و مرج داستان زندگی دختری نقل میشود که نه از طریق داشتن ارتباط با سران قدرت بلکه از طریق بخشندگی و برخورداری از روحیه شکستناپذیر قصد دارد لقب یانگ گوم (یانگوم) بزرگ را از جانب شخص پادشاه دریافت کند.
پارک جین گیوم (Joo Won) کاراگاه تواناییست که احساسات و عواطف خود را نشان نمیدهد ، او که در گذشته مادر خود را از دست داده است ، در حین تحقیقاتی از وجود پرونده ای مربوط به سفر در زمان باخبر میشود که در آن مسافران از فضایی به نام آلیس میتوانند به آینده سفر کنند ، پس او سعی میکند که جلوی اتفاقات منفی مرتبط به این ماجرا را بگیرد که با همسر خود ، یون ته یی (Kim Hee-Seon) که در گذشته مرده، دوباره ملاقات میکند …
جراح مدرن امروزی ربوده شده و به 700 سال قبل به سلسله Goryeo , برده میشود. دریاسالار چوی یانگ که یک جنگجوست، دکتر ایون یون سو را با خود آورده به طوری که پزشک جان شاهزاده خانم No Guk را نجات دهد. دکتر یون سو آزاد است که به زمان خودش برگردد؟! و یا با ایمان قلبی در گذشته مانده برای کمک به شاه و تبدیل شدن او به حاکم بهتر ورفاه مردمش میشود؟!